موضوع مقاله:
نقش الگوهاي رفتاري وا لدين درتشويق فرزندان به نماز
و
تاثير نماز در بهداشت رواني واستحكام خانواده
تعداد صفحه 25
فایل WORD
 
ارائه شده جهت:
همايش علمي پژوهشي نمازدر اموزه هاي فرهنگ رضوي
نویسند گان:
محمدرضاایزدی فر(دا نشجو مهندسی برق قدرت دانشگاه ازاد اسلامي واحد کازرون)
طیبه صابرزاده شوریجه (دا نشگاه ازاد اسلامي واحد کازرون)
آدرس:شیراز -بلوار مدرس - خيابان فرصت شیرازی (سردخانه )-20متری شهید
شکری-جنب مغازه نجاري اکبر جمال-منزل رستم ایزدی فر
کدپستی94584-71576
Email:m_reza_i@yahoo.com
موبایل: 09365117601 و09365904335
شماره تماس منزل:7227657- 0711
تابستان90
چكيده:
نماز رکن اصلي دين است و بايد اصليترين جايگاه را در زندگي مردم داشته باشد. حيات طيبۀ انسان در سايۀ حاکميت دين خدا وقتي حاصل خواهد شد که انسانها دل خود را با ياد خدا زنـده نگهدارند و به کمک آن بتوانند با همۀ جاذبههاي شر و فساد مبارزه کنند و همۀ بتها را بشکنند و دست تطاول همۀ شياطين دروني و بروني را از وجود خود قطع کنند.
اين ذکر و حضور دائمي فقط به برکت نماز حاصل ميشود. نماز در حقيقت پشتوانه مستحکم و ذخيرۀ تمام نشدني در مبارزهاي است که آدمي با شيطان نفس خـود که او را به پستي و زبوني ميکشد، دارد. انسان هميشه به نماز محتاج است و در عرصههاي خطر محتاجتر.
((يکصد و چهارده نکته درباره نماز)، محسن قرائتي، ناشر طرح اقامه نماز، پاييز 1372، صفحه11)
کودکان امانتهاي الهي هستند که در دست والدين خود قرار دارند. پس براي حفاظت از آنها از فسادها و انحرافات فردي و اجتماعي، بايد آنان را به دستاويزي محکم متصل نمود. اعمال عبادي باعث ميشوند که کودک در برقراري روابط اجتماعي نيز موفق باشد.
اگر نماز را به خوبي در وجود کودک رشد دهيم، حالات مذهبي در او پايـدار ميشوند. همان طور که ميدانيم، ابتدا با تقليد، نماز را ميآموزد؛ اما هر چه بالاتر ميرود، اين حالات مذهبي در او ملکه شده و گاهي ترک آن مـوجب اندوه کودک ميشود.
رفتارهاي عبادي باعث ميشوند تا روح کودک قانع شود و از انجام نماز به لذت روحي خاصي بـرسد. اين لذت ممکن است گاهي اوقات با ديدن نماز ديگران نيز بروز کند؛ چـــراکه امام حسين(ع) بارها و بارها از عبادات مادر خود لذت ميبرد و اگر از همان دوران طفوليت کودک شروع به خواندن نماز نمايد، اين فريضه در وي ملکه ميگردد و تا آخر عمر به اداي ايـن فريضه ادامه خواهد داد و بيمۀ او در تمامي عمر از فحشاء و منکر خواهد بود.
نماز از جهت هاي زير بنيان خانواده را تقويت مي کند:
- · فضاي معنوي
- · محبت
- · باروري شخصيت
- · ایجاد انسجام و همدلی
- · تأمین بهداشت روانی خانواده
- ·      دست یافتن به تعالی و سعادت 
 
 
- ·      توسعه و بسط فرهنگ دینی در خانواده 
 
 
- · الگوپذیری فرزندان از والدین
- · و...
مقدمه:
خانواده در تفکر اسلامي جايگاهي بسيار رفيع دارد. برخي از امور درخانواده مهم هستند؛ ولي مهمتر از تمامي امور که نميتوان جايگاه آن را از نظر اهميت مشخص کرد، تربيت ديني فرزندان است. تربيت ديني در خانواده جوانه ميزند و در اجتماع ثمر ميدهد. مقالهاي که خواهيد خواند به بررسي ديدگاه تربيتي فرزندان از جنبههاي عميق قرآني و احاديث حضرات معصومين عليهم السلام پرداخته و نقش خانواده در تربيت فرزندان را با اين نگاه کاويده است.
با توجه به ارزش و قداست خانواده در مييابيم که: خانه، اولين مدرسۀ تربيت اخلاقي و ديني است و کودک به تدريج بر اساس مشاهدات روزمره، پايههاي اخلاقي خود را پيريزي ميکند. در محيط خانه کودک تعاليم خوب و بد را فراگرفته و زيربناي اخلاقي او شکل ميگيرد. کودک مثال نهال تازهاي است که هر طور او را پرورش دهيم، رشد ميکند و نيز آنچه را که بطور منظم در محيط خانه ميبيند، نسبت به آن انس پيدا ميکند. مشاهده آداب ديني و عبادات مذهبي به ويژه نماز که در شبانهروز بطور منظم از طرف بزرگترها در محيط خانه رخ ميدهد، در ذهن و روان کودک نقش ميبندد.
با توجه به حس تقليــد کودک، مشاهده ميشود که او با شروع سال دوم زندگي، از حرکــات والدين تقليــد ميکند. اگر انجـام اين حرکات با نوازش و تشويق والدين همراه باشد، بر رغبت کودکان ميافزايد. وقتي مادر چادر نماز بر سر ميگذارد و به نماز ميايستد، دختر4 ساله دوان دوان به سراغ چادر يا روســـري خود رفته و آن را بر سر ميکشد و مانند مادرش به رکوع و سجود ميرود.
اگر مادر پس از اتمام نماز يک شکلات يا هديه به کودک دهد، سبب تقويت روحيه نماز خواندن در کودک ميشود. وقتي کودک بزرگتر ميشود، از رفتن به کلاسهاي مذهبياي که بصورت قصه وزبان ساده دين را توضيح دهد، استقبال ميکند. بنابراين به والدين توصيه ميشود زندگي انبياء و داستانهايي در مورد نماز را براي کودک خود بازگو کنند.
وقتي کودک خردسال بر اساس تقليد و الگوبرداري از والدين و ديگران، خود به رکوع و سجود ميرود و حرکات و افعال يک نمازگزار را انجام ميدهــد و بر اثر تقويت و تشويق، ميل و گرايش به نماز در او نيرومند ميشود، ميتوان اقامه نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشـيد. والديني که اهل عبادت و نمـاز هسـتند، مواقعي که اقوام دور هم جمع ميشوند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمايند و با خوش رويي، فرزندان خود را به نماز دعوت کنند. به تـــدريج اين فـرضيه را ميتوان از منـــزل به مسجد محل کشانيد و بدين ترتـيب است که خانواده به نحو احسن ميتواند فرزند خود را در گرايش به نماز ياري و کمک نمايد.
اصل مقاله:
نماز از سه جهت هاي زير بنيان خانواده را تقويت مي کند.
فضاي معنوي
سلامت و آرامش خانواده منوط به ايجاد روح معنويت و ياد خدا در فضاي خانه و ايجاد فضايل اخلاقي در افراد خانه است. نماز با ايجاد فضاي معنوي در خانه، آرامش رواني اعضاي خانواده را تأمين مي کند و سبب تقويت بنيان روابط آن ها مي شود. در اين فضاي معنوي است که انجام شعاير ديني و تربيت مذهبي فرزندان به راحتي انجام مي شود و آينده خانواده تضمين مي گردد.
محبت
بارزترين ويژگي خانواده در محبت بين اعضاي آن جلوه مي کند و در هيچ يک از گروه هاي اجتماعي محبت متقابل به اين صورت شکل نمي گيرد. اين کانون گرم خانواده است که پناهگاه اهل خانه در برابر ناملايمات زندگي است.
 نماز سبب تحکيم محبت در بين اعضاي خانواده مي شود. يکي از عوامل اصلي ايجاد محبت، تواضع است و پيش تر گفته شد که چگونه نماز سبب تواضع مي شود و کبر را از بين مي برد. يکي ديگر از عوامل ايجاد محبت ايمان به خداست که نماز آن را متجلي مي کند. در روايات اسلامي نيز تصريح شده که تواضع و ايمان از عوامل ايجاد محبت است.(1)
باروري شخصيت
خانواده اي که از افراد با شخصيت و با ثبات تشکيل شده باشد، داراي استحکام در روابط است. در بحث مسايل تربيتي نماز، به اثر نماز بر ثبات شخصيت اشاره شد. گذشته از اين اعضاي خانواده که منظم، نظيف، مؤدب، متين و باوقارند، احساس ثبات مي کنتد، قادر به تمرکز ذهن هستند و مي توانند در آينده خانواده اي ايده آل را تشکيل دهند. نماز، با توجه به کارکردهاي تربيتي اش در ايجاد چنين فضايي بسيار مؤثر است. خانواده اي که چنين اعضايي داشته باشد بسيار مستحکم و نظام مند خواهد بود و اگر اين روابط به جامعه بسط يابد، اجتماع همانند خانواده اي بزرگ خواهد شد.
ایجاد انسجام و همدلی
از جمله عواملی که خانواده را پایدار ساخته و حیات آن را استمرار می بخشد، وجود انسجام در آن دهد. پدر، مادر و فرزندان همه با هم رو به سوی قبله می نشینند که اولین خانه ای است که خداوند آن را برای مردم قرار داد. با رعایت ارکان نماز و توجه به موالات آن و با بیان اذکار و اوراد آن، نماز را به پایان می رسانند و چون به راست و چپ می نگرند، جمال یکدیگر را هم در پی این عمل مستحبی می بینند و سپس به ذکر الهی پرداخته و تسبیح منسوب به حضرت زهرا(س) را که حاوی اذکار ارزشمند است، بیان می دارند و سپس برای شکرانه خدای سر بر سوی تربت حسین(ع) برده و پیشانی خود را بر آن قرار داده و آن را بوسه می زنند و نماز از این دست به آستانه قبولی می رسد و بالا می رود اینک سؤال این است که آیا این همه اذکار الهی و افعال معنوی همسو و منسجم موجب انسجام خانواده نمی شود قطعاً پاسخ مثبت است، چراکه آنها دست خدا را به همراه خود خواهند داشت و اجتماع آنها نیز حول محور حق است و نه تفرق در مسیر حق. نتیجه آن که همه با هم به سوی یک قبله، با اذکاری واحد و با افعالی مشابه، حول محور حق و با همدلی و همراهی با یکدیگر به عبادت خالقی یگانه می پردازند. این امر موجب انسجام معنوی خانواده می شود و انسجام معنوی خانواده، دوام و بقای آن را ضمانت می کند
تأمین بهداشت روانی خانواده
از دیگر اموری که نماز در خانواده به تحقق آن کمک می کند، بهداشت جسمانی و روانی است تقرب به خداوند موجب امنیت خاطر آدمی است و نماز عامل نزدیکی و تقرب به پروردگار عالمیان است. در روایتی از حضرت امام صادق(ع) از برترین چیزی که بندگان به واسطه آن به خدا تقرب می جویند، سؤال می کنند، حضرت می فرماید: «پس از شناسایی خداوند، از این نماز مسأله برتری سراغ ندارم. آیا نمی بینی که بنده نیکوکار، عیسی بن مریم (ع) گفت که خداوند به من سفارش نماز را فرمود». علی (ع) هم در دعای کمیل بن زیاد نخعی می فرماید: «نام و یاد خدا دوا و شفاست و برای هر دو بعد جسمانی و روانی نیز صادق است». پس سلامت روانی بر جسم آدمی تأثیرگذار است و سلامت جسمانی زمینه ساز سلامت روانی است و وقتی اعضای خانواده ای در هر دو بعد جسم و روان از سلامت برخوردار باشند، فضای خانواده نیز از سلامت برخوردار خواهد بود، چرا که نیازهای اساسی روانی همچون نیاز به امنیت و محبت و نیاز به تعلق به جمع و عزت نفس و خودشکوفایی تأمین می شود و در پرتو آنها، فضای خانواده از سلامت و امنیت عاطفی برخوردار می شود
دست یافتن به تعالی و سعادت 
 زمانی که انسان به فضیلت عبادت خدا دست می یابد و به شهوات خویش غلبه می کند، سیر تعالی را طی کرده است و مهم تر از آن، این است که او در مقام سخن گفتن با ذاتی بی همتا قرار گرفته و خالق عالم به آدمی چنین اذن و اجازه ای داده است و عطای چنین اذنی به انسان موجب اعتلای اوست. پس آن که بیشتر با خدا سخن گفته است و بخش بیشتری از عمر خود را با خدای تعالی سپر کرده و به ذکر او مشغول بوده است، از تعالی بیشتری برخوردار شده و به امکان بهتری برای دست یافتن به سعادت دسترسی پیدا کرده است
 توسعه و بسط فرهنگ دینی در خانواده 
 نماز و برپا داشتن آن در فضای خانه، خانواده را در بسط و توسعه فرهنگ دینی کمک می کند، زیرا نماز احکام خاص خود را دارد و نمازگزار باید بر مقدمات، مقارنات، موالات، ارکان، اوقاف و مستحبات نماز واقف شود، تا بتواند این فریضه را به نحو احسن برگزار کند. پس برای افزایش اطلاعات درباره نماز، سؤالاتی توسط فرزندان از والدین پرسیده می شود. از سویی والدین نیز بر رفتار عبادی فرزندان خویش نظارت می کنند تا آنان را برای برگزاری بهتر نماز یاری رسانند. لذا ضمن تشویق فرزندان، گاه خطاهای آنان را نیز تذکر می دهند و فرزند را برای کسب شناخت بیشتر نسبت به کیفیت نماز و مطلوب برگزار شدن آن مدد می رسانند و بدین ترتیب فضای بحث و گفت و گو درباره نماز و نیز مسائل دیگر دینی آغاز می شود. بچه ها سؤالاتی درباره فلسفه نماز و ضرورت اقامه آن مطرح می کنند و اگر والدین پاسخ های غنی و مناسبی بدهند، فرهنگ نماز و نماز خواندن را بسط و گسترش داده اند.
الگوپذیری فرزندان از والدین
والدین در خانواده در انجام عبادت نقشی الگویی دارند. اگر پدر و مادری در طریق حق گام بردارند و به عبادت خدا بپردازند، فرزندان نیز از والدین خویش الهام گرفته و آنان نیز معمولاً در همان طریق گام می نهند. پس بدین ترتیب مشی و روش انجام عبادت از سوی والدین در معرض دید فرزندان قرار می گیرد و یافته ها حکایت از آن دارد که در خانواده هایی که والدین نمازگزارند، فرزندان آنها بیشتر به عبادت و نماز روی می آورند و اگر نماز نخوانند و در انجام عبادت کاهل باشند، فرزندان خویش را به کاهل بودن در نماز سوق می دهند باید دانست که عبادت های کودکان نیز از مشروعیت برخوردار است. خداوند درباره کودکان هم تکالیف را به نحو الزام (واجب یا حرام) نخواسته است، احکام الهی تکلیفی درباره کودکان سه قسمت است: مستحبات (شامل واجبات و مستحبات(، مکروهات (شامل محرمات و مکروهات) و مباحات
قرآن ميفرمايد: "ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنکر". "نماز انسان را از فحشاء و منکر باز ميدارد."
(سورۀ عنکبوت، آيۀ 45)
در جاي ديگر ميفرمايد: "اقم الصلاة لذکري". "نماز را براي ياد و توجه من به پا دار."
(سورۀ طه، آيۀ 14)
و در جاي ديگر ميفرمايد: "و انما للکبيرة الاعلي الخاشعين". "نماز بار سنگيني است مگر براي افراد خاشع."
(سورۀ بقره، آيۀ 45)
پيامبر گرامي اسلام صلوات الله عليه و آله فرمودهاند:
"رکعتان من عالم خير من سبعي رکعة من جاهل". "دو رکعت نماز عالم، بهتر از هفتاد رکعت نماز جاهل است."
در حديث است: "نماز را در وقتش چنان بخوان که گويا آخرين نماز توست و تو بعد از نماز با دنيا خداحافظي ميکني."
( بحار الانوار، ج/84، ص/223)
حضرت علي عليه السلام فرمودهاند:
"لاقربة بالوافل اذا اضرت بالفرائض". "هرگاه نمازي مستحب به نمازهاي واجب ضرر برساند، آنگونه عبادت موجب قرب به خدا نخواهد بود."
(الحياة، ج/1، ص/318) ( پرتوي از اسرار نماز محسن قرائتي، ناشر: ستاد اقامه نماز، پائيز 1386، صحفه 26).
****از آنجايي که روح پرستش از همان ابتداي خلقت انسان در نهاد او جاي گرفت، انسان همواره به دنبال پناهگاه مطمئني بود تا بتـواند به معبـود خويـش دست يابد. روح او خـدا را جستجـو کرد و در حال نماز خواندن، پي به خدا برد. الکسيس کارل فرانسوي مينويسد:
( نيايش در مرحلۀ عاليتر خود از سطح درخواست و عرض حال، فراتر است.)
نماز به قدري فضيلت دارد که حتي زماني که پيامبر(ص) صاحب کوثــر شد، براي تشکـر و قدرداني از خداوند متعال، راهي را جهت شکرگـــزاري از او طلبيد. خداوند فرمود: نخست نمــاز بخوان و بعـد از آن قرباني کن و به مستمندان ده.
جنبههاي تربيتي نماز، بخشي است که تاثيرات قابل مشاهده نماز را بيان ميکنند. اين تاثيرات عبارتند از:
1ـ تهذيب اخلاق 2- روح خوشبيني 3- تکرار نمازها
اعمال مذکور در شبانهروز باعث بروز حالات معنوي در انسان نمازگزار ميگردند.
در مورد اينکه چگونه کودک به نماز علاقه و گرايش داشته باشد و آن را انجام دهد، ميبايست از ابتداي حيات کودک دقت لازم صورت گيرد. نوع انتخاب همسر نيز خود ميتواند در زمان شکلگيري فرزند، نقش مهمي داشته باشد؛ چراکه کودک بيشترين ساعات خود را درخانه و با مادر سپري ميکند. وقتي که اين قضيه با دقت صورت گيــرد، کودک از همان سنين اوليه، تقليد اعمال ديني بويژه نماز را در رفتار پدر و مادر جويا ميشود.
برخي از کودکان در سنين 2 الي 3 سالگي و برخي از 4 سالگي اين حس را بروز ميدهند. البته در 6 سالگي به عينيت ميتوان آن را مشاهده کرد. زمان آغاز نماز خود سخني جداگانه است. در خاندان اهل بيت(ع) کودکان از 5 سالگي نماز ميخواندند؛ اما در افراد عادي کودکان بايد از سنين 7 سالگي به خواندن نماز بپردازند. علت آن هم اين است که کودکان تا سن 7 سالگي بايد بازي کنند.
(ماهنامه پرورشي تربيت وزارت آموزش و پرورش، شماره 10و11، تابستان 1383، صفحه 19)
بنابراين ما خانوادهها بايد سعي بر آن داشته باشيم که از همان اوان کودکي فرزندانمان را با نماز آشنا سازيم؛ زيرا سعادت و خوشبختي آنان مهمتـر از هر چيز، در خواندن نماز و عمل به دستورات آن است و به اين آيه شريفه قـــرآن تمسک جوييم که:
"ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنکر". و بدين ترتيب آيندۀ فرزندانمان بيمه خواهد شد.
(تعبيراتي از نماز در قرآن)
ـ نماز خواندن ارتباط با خدا پيدا کردن است.
ـ نماز به جهان ماوراي طبيعت راه يافتن و به خداوند بزرگ ايمان داشتن و تنها در برابر او سر تعظيم فرود آوردن است.
ـ نماز سخن گفتن با خدا و سرانجام به افکار و رفتار و کردار رنگ خدايي دادن است.
ـ نماز هر گونه عوامل اضطراب و دلهره را از بين برده و دل را از آرامش کامل برخوردار ميسازد.
ـ نماز خود را ساختن و براي جنگيدن با دشمن آماده نمودن است.
ـ نماز يک وظيفۀ ثابت و معين براي مؤمنان است.
ـ نماز انسان را در برابر گناه بيمه ميکند و نيز زنگار گناه را از آيينۀ دل ميزدايد.
ـ نماز عمل موثري براي مبازره با شرک و وسيلهاي براي طرد هر گونه وسوسۀ شيطاني از دل و جان آدمي است.
ـ نماز خواندن و بر آن شکيبايي و استقامت ورزيدن براي انسان و خانوادۀ او مايۀ پاکي، صفاي قلب، تقويت روح و دوام ياد خداست.
ـ نماز سمبل پيوند با خالق است. قدرتمندان با تقوا، هرگز دست از آن برنميدارند.
ـ نماز انسان را به تجارت آخرت که کساد در آن نيست، اميدوار ميسازد.
ـ نماز ستون دين، پيوندخلق و خالق، مربي نفوس، معرج مؤمن و نهي کننده از فحشاء و منکر است.
ـ نمازگزاراني که به نماز خودشان تداوم ميبخشند، بندگان شايستۀ پروردگار هستند.
(روزنامه نگاه، شماره282، نيمه اول آذر ماه 1385)
( اهميت نماز و جايگاه آن در رفتار اولياء خدا)
ـ حضـرت عيسي(ع) در گهواره فرمودند: خداوند مرا تا زنده هستم، به نمـــاز و زکــات سفارش کرده است.
(سورۀ مريم، آيۀ 31)
ـ امام حسين(ع) حتي در ظهر روز عاشورا در ميدان مبارزه و در برابر تيرهاي دشمن هم نماز را رها نکرد.
ـ حضرت ابراهيم(ع) همسر و کودک خويش را در بيابانهاي داغ مکه که آن هنگام هيچ آب و گياهي نداشت، مسکن داد و گفت: خدايا تا نماز به پا دارند.
(سورۀ ابراهيم، آيۀ 37)
ـ پيشوايان معصوم ما عليهم السلام، هنگام نماز رنگ خود را ميباختند و ميفرمودند: وقــت اداي امانت الهي و حضور در پيشگاه خداوند متعال است.
(بحارالانوار، جلد 81)
ـ گرچه بعضي نماز را به طمع بهشت يا ترس از عـذاب جهنم ميخوانند، اما اميرالمؤمنين علي(ع) نماز را نه براي تجارت يا سپري از آتش، بلکه به خاطر شايستگي خدا براي عبادت انجام ميداد.
(نهج البلاغه، حکمت 237)
""" براي اهتمام به اين برنامه سازنده، اسلام به پدران و مادران سفارش کرده که اطفال خود را قبل از بلوغ مثلاً از سن هشت سالگي به هر نحو که ميتوانيد وادار به نماز کنيد و گاهي هــم به خاطـر بياعتناييشان، از خود خشونت نشان دهيد."""
(محسن قرائتي (پرتوي از اسرار نماز)، ناشر: ستاد اقامه نماز، پاييز 1383، صفحه82)
(چگونه کودکاني متدين تربيت کنيم)
در ارتباط با تربيت ديني و رشد اخلاقي کودکان، بايد خود والدين عامل به واجبات و دوري کننده از محرمات باشند. با زبان ساده و کودکانه و به تدريج، نگرش ديني مطلوب را در آنها بوجود آورند و توجـه آنها را به جهان آفرينش و آفرينندۀ عالم جلب کنند. در اين زمينه توجه به نکات زيـر ضروري به نظر ميرسد:
1ـ خانواده در تفکر اسلامي، جايگاهي بسيار رفيع دارد. برخي امور در خانواده مهم و بعضي اهماند؛ اما اموري است که با واژه اهم نيز نميتوان جايگاه آن را معلوم کرد که از جملۀ اين امور تربيت ديني است. تربيت ديني قبل از عوامل ديگر از درون خانواده ريشه ميگيرد و از طريق تاثير گذاري خانواده تکوين مييابد.
2ـ صفاتي که بويژه به وسيلۀ مادر به فرزند منتقل ميشود، اکتسابات بعدي او را در زندگي جهت ميدهد، در واقع بخش سخن بر ذات و تکوين و نوع رحمي است که کودک در آن شکل پيدا کرده است.
3ـ آغاز خلقت انسان که در کرۀ زمين با خانواده شروع شده، در واقع نشانگر اين است که خانواده رکن عالم هستي بوده و خانواده است که به کل هستي جهت ميدهد.
"""از نکات فــوق در مييابيم که در طـول زندگي انسان، هيچ يک از نهادها، سازمانها و عوامل اثـرگذار بر انسان، نميتوانند با خانواده و اثرگذاري آن بر کودک (انسان) برابري کنند. والـدين به اندازۀ قابليتها و شايستگيهاي خود ميتوانند محصول با ارزشي از جهات مختلف به خصوص رشــد ديني، تربيتي و اعتقادي به يادگار بگذراند. خداوند در قرآن به پاس اين ارزش و اهميت، حقوق والـدين را در کنـار توحيد و خداشناسي قرار داده است."""
(سورۀ اسراء، آيۀ24)
با توجه به ارزش و قداست خانواده در مييابيم که خانه اولين مدرسۀ تربيت اخلاقي و ديني است و کودک به تدريح بر اساس مشاهدات روزمره، پايههاي اخلاقي خود را پي ريزي ميکند.
در محيط خانه کودک تعاليم خـوب و بــد را فرا گرفته و به اين ترتيب زير بناي اخلاقي او شکل ميگيـرد. کودک همانند نهال تازهاي است که هر طور او را پرورش دهيم، همان گونه رشد مييابد.
(سادات محمد علي (رفتار والدين با فرزندان) انتشارات انجمن اولياء و مربيان، سال1382)
خانه، پرورشگاه اطـفال است؛ بنابراين اگر والدين و ساير اعضاي خانواده داراي روش صحيح و اخلاق نيک باشند، کودکان خوب و به دنبال آن انسانهاي بزرگ، افــراد متعهد و فعال تربيت شده و به جامعه تحويل داده ميشود و بالعکس. لازم به ذکر است که اسلام پدران و مادران را در امر تربيت ديني و اخلاقي فرزندان خويش مسئول ميداند.
پيامبر اکرم(ص) در اينباره ميفرمايد:
"ادبوا اولادکم فانکم مسئولون"."( سفينةالبحار ـ ماده ادب)"
حضرت علي(ع) نيز فرمودهاند:
"اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم." "بحارالانوار، جلد23، صفحه 114"
تربيت ديني کودک در دوران قبل از دبستان، محدود به ايجاد انس به مسائل ديني است. به اين معنا که کودک آنچه به طور منظم در محيط خانواده ميبيند، نسبت به آن انس پيدا ميکند و همين انس اوليــه، زمينه را بـراي پديد آمدن عادت و انجام فرايض ديني در مراحل بعــدي فــراهم ميآورد.
مشاهدۀ آداب ديني و عبادات مذهبي بويژه نماز که در هر شبانهروز به طور منظم از طرف بزرگترها در محيط خانه انجام ميشود، در ذهن و روان کودک نقش ميبندد و با توجه به حس تقليد در او، مشاهده ميشود که کودک از سال دوم زندگي از حـرکات والدين تقليد ميکند. اگر انجام اين حرکات با نوازش و تشويق والدين همراه باشد، بر رغبت کودک ميافزايد.
همين تأثيرات روحي و خاطرات شيرين است که در آيندۀ کودک و جهتگيري بعدي او بسيار مؤثر خواهد بود.
"""نکتۀ قابل تأکيد در اينجا اين است که بنا به علايق ديني خود والدين، آنها نبايد فرزندانشان را به زيـادهخواهي در اين زمينه وا دارند. اين يک روش صحيح نيست. بلکه بايــد زمينۀ انجـام داوطلبانۀ برخي آداب ديني را براي فرزندان خود فراهم کنند."""
(زرهاني/1385) در زمينۀ رشد عواطف ديني کودکان، ميتوان از ايجاد احساسات مذهبي در آنها استفاده کرد. احساسات مذهبي يکي از عميقترين گرايشهاي فطري در انسان است که اگر زمينۀ شکوفايي ديني را با دلايل سادهاي که براي فرزند قابل فهم باشد فراهم کنيم، قانع و راضي ميشود.
هرگز نبايد ذهن او را با استلالهايي که فراتر از درک ذهني او هستند آشفته ساخت؛ زيرا ظرفيت ذهني کودک از طريق ارائه دلايل مورد قبولش، جهان بيني او را شکل داده و بينش ديني او را هـدايت ميکند.
(ملکي حسن (تعليم و تربيت کودک و نوجوان)، تهران، انتشارات مدرسه)
(نقش خانواده در گرايش کودکان و نوجوانان به نماز )
کودک در خانه به دنيا ميآيد و اولين کسي که با او ارتباط مستمر برقرار ميکند، مادر و سپس پدر و ساير اعضاي خانوادهاند. نوع اعتقادات و ملاک و معيارهاي اخلاقي، خلقي و ديني از والدين به کودک منتقل ميگردد.
کودک نظرات ديني و اعتقادي خانوادهاش را ميپذيرد. ايمان دورۀ کودکي با همۀ پاکي و صفايش ايـن نقيصه را دارد که از آگاهي قوام با تجزيه و تحليل، سرچشمه نگرفته است؛ بلکه بيشتر جنبۀ انفعال و تأثيرپذيري از محيط را دارد و در حقيقت نوعي بازتاب است. با اين وجود، تکوين و پيدايش اعتقادات و توأم آن، بستگي به نوع بينش و جهانبينياي دارد که درخانواده حاکم است.
به نظر نگارنده، سنگ بناي اوليۀ ايجاد رغبت و انگيزه در گرايش کودک به اعتقادات و متصف شدن وي به مناط و ملاک اخلاقي، از نام و نامگذاري آغاز و در طول فرآيند رشد با تقليد، تقويت و با تشويق استمرار يافته و از مرحلۀ نوجواني به بعد براساس عقل و تفکر در عمق وجود فرد قوام مييابد. والدين بايد براي فرزندان خود در راه سکونت، نامي نيکو انتخاب کنند.
پيامبر اسلام(ص) ميفرمايند:
وظيفۀ پدر نسبت به فرزندش آن است که او را نيکو نام گذارد و به نيکي تربيت کند و به کاري شايسته بگمارد. توانايي کودک است و برايش مسـير است، از او بپذيريد و آنچه انجام دادنش براي کودک دشوار و طاقت فرساست، از او نخواهيد و او را به گناه و طغيان و کارهاي احمقانه وادار نکنيد.
از نظرگاه علم روانشناسي، ميتوان با استفاده از روشهاي تقليد، تقويت، تشويق و يادگيري ضمني و مشاهدهاي و ارائۀ الگوها، آداب و تکاليف مربوط به فريضۀ مقدس «نماز» را به کودک آموخت.
(تقليد)
نظريه پردازان معاصر ميگويند، تقليد پديده ايست همگاني و مريوط به هر سني. توانايي ايست که در ذات نوع بشر وجود دارد و يکي از عوامل موثر در رشد ذهني نوع انسان، توانايي او در تقليد از ديگران است؛ زيرا تقليد، راه موثري براي يادگيري اعمال جديد است و کودکان بيشتر از سرمشقها يا رفتارهــاي ديگران تقليد ميکنند.
کودکان مايلند از عملي تقليد نمايند که مورد تأييد همه باشد. همين کودک وقتي وارد سومين سن زندگاني خود ميشود، به جاي تقليد از اعمال خاص، از اشخاص خاص تقليد ميکند. وقتي مادر چادر نماز بر سرميگذارد و به نماز ميايستد، دختر بچۀ پنج ساله دوان دوان به سراغ چادر يا روسري خود رفته و آن را بر کشيده و مثل مادرش به رکوع و سجود ميرود.
(اصل تقويت در استمرار بخشي به خواندن نماز)
مقصود از تقويت، ارائۀ تقويت کننده بلافاصله بعــد از رفتـار است. تقويت کنندهها عواملي هستند که براي موجود زنده خوشايندند و همين خوشايندي موجب تکرار عمل بـراي دريافت آن ميشود. در دورۀ کودکي اول(3 تا 7 سالگي)، کودک وقتي پدر در حال نماز خواندن است، به تقليد از او افعال نماز را انجام ميدهد و گاهي که پدر در سجده است، از روي بازي گوشي دوران سن خود، به پشت او رفته و سرسره بازي ميکند.
پدر بعد از اتمام نماز، بايد با ارائه يک هـديه به کــودک مثل شکلات، سبب تقويت رفتـــار «نماز» در کودک شود.
لازم به يادآوري است که تقويت از نوع سهمي و آن هم نسبتي متغير داشته باشد. بدين معنا که يک مرتبه پس از دو وعده نماز و بار ديگر بعد از پنج وعده نماز به او هديه دهد و بار ديگر بعد از ده وعده نماز اين کار را تکرار کند. مطلب مهم اين که والدين براي تثبيت رفتار کودک «نماز»، بايد هدايايي را براي او تهيه نمايند که مورد علاقهاش باشند.
در بـرنامۀ تقويت، توجه به اصل پريماک (زمينه روانشناسي اتکينسوين و هيلگارد، جلد1) نيز ميتواند موثر باشد. بدين صورت که هر فعاليتي که جاندار انجام ميدهد، ميتواند فعاليتي را که معمولاً کمتر از او سر ميزند را تقـويت کند. با فراهم آوردن فرصتي براي بازي پس از تکميل تکاليف نوشتني، ميتوان توانايي نوشتن را در دانش آمــوزان افزايش داد. اين اصل حتي در کودکان سه سالۀ کودکستاني نيز موفقيتآميز بوده است.
با توجه به اصل پريماک، براي جذب کودک به نماز، ابتدا بايد علاقهمندي او را به چيزي مثل اسباببازي کشف نمود و وقت معيني را براي بازي تدارک ديد. سعي شود زمان بازي نزديک به وقت نماز باشد. وقتي کودک وسيلۀ بازي را از مادر طلب نمود، وي با ملاطفت و مهرباني بگويد که بعد از نماز هر چقدر که بخواهي ميتواني با آن بازي کني و بعد از نماز مادر بايد به وعدۀ خود عمل کند تا کودک درک کند که پس از انجام يک رفتار مطلوب و پسنديده «نماز»، ميتواند بازي دلخواهش را انجام دهـد.
نکتۀ درخــور توجه اين است که توسل به اين اصل روانشناسي در جهت نيرومند ساختن رفتار «نماز»، بـا توجه به اينکه کودک هنوز به سن تکليف نرسيده، نبايد با اجبار، زور و يا تهديد باشد. کودک بايد محبت، ملاطفت و نرمخويي والدين را کاملاً حس نمايد.
(داستان پردازي)
يکي از مراحل رشد و تکامل ديني در کودک که ميتوان از طريق آن الگوهاي مذهبي را ارائه نمود، داستانگويي ميباشد. به نظر دکتر بنيامين اسپاک (ترجمه دکتر منوچهر مهدوي (تربيت و نگهداري کودک)، انتشارات طلوع):
در پنج سالگي کودک از رفتن به کلاسهاي مذهبياي که به صورت قصه و زبان ساده دين را توضيح هد، خوشش ميآيد و دوست دارد والدين برايش کتاب بخوانند. به والدين توصيه ميشود که زندگاني انبيائي را که در قرآن آمده است همچون حضرات ابراهيم و يوسف و ... عليهم السلام را انتخاب کرده و براي کودک خود بخوانند.
( اقامه نماز در صبحگاهان)
ايمان در تقويت ارادۀ فـرد نقش مهمي دارد. مؤمن همين که موقع اذان صبح ميشود، بدون استفاده از ساعت شماطهاي يا اينکه کسي او را از خواب بيدار کند، بر ميخيزد. طي تحقيقي که محققان آلماني(روزنامه اطلاعات، 26/10/1377) انجام دادند، ارادۀ انسان مهمترين عامل بيدار شدن به موقع ميباشد. هفتهنامۀ (فـــوکـــوس) نوشت:
پزشکان دانشگاه (لويک) آلمان اين راز را که چگونه انسان سـر ساعت معين از خواب بيدار ميشود، را کشف کردند. نتيجۀ آزمايشها نشان داد:
حدود يک ساعت قبل از ساعت مشخص بيداري، هورمونهاي (آدرنوکوتروفه) ترشح شده از هيپوفيز در خون افزايش مييابد و با اين ترشح جسم خــود را براي بيدار شـدن دقيق در ساعت دلخواه آماده ميکند. نتايج بدست آمـده نشان ميدهد که ارادۀ بشر حتي در موقع خواب ميتواند انسان را بطور هدفمند هدايت نمايد.
گاهي والدين در هنگام نماز صبح با مشکل دير برخاستن کودک خود مواجه ميشوند. هرگز نبايد با تندخويي و پرخاشگري فرزند را از خواب بيدار نمود. روش مطلوب براي بيدار کردن، استفاده از ساعت شماطهدار است. در حـدود 15 الي 20 دقيقه قبل از اذان، زنگ ساعت به صدا در ميآيد. بعد از زنگ ساعت بايد پدر يا مادر به سراغ فرزند بروند و با نوازش و ابراز محبت بگويند: وقت اذان است. هنوز وقت داري، ميتواني چند لحظه ديگر بخوابي و بعد بلند شـــوي و نمازت را بخواني.
قابل توجه است که اين روش در هـنگام مدرسه رفتن نيز مفيد و کارساز است. يعني براي کودکاني که دير از خواب بيدار ميشوند و با تأخير به مدرسه ميرسند، بسيار مناسب است.
(نماز جماعت)
وقتي کودک خردسال براساس تقليد و الگوبرداري از والدين و ديگران، خود به رکوع و سجده ميرود و حرکات و افعال نماز را انجام ميدهد و بـر اثر تقويت و تشويق، ميل و گرايش به نماز در او نيرومند ميشود، ميتوان اقامۀ نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشيد. والديني که اهـل عبادت و نماز هستند، ميتوانند مواقعي که اقوام دور هم جمع شدهاند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمايند و با خوشرويي فرزندان خود را به نماز فراخوانند. به تدريج اين فريضه را ميتوان از منزل به مسجد محل کشانيد. براي اين کار پدر بايد نزديکيهاي اذان مغرب، فرزند خود را به پارک ببرد و همين که صداي اذان به گوش رسيد، با مهرباني و عطوفت رفتن به مسجد را به فرزند پيشنهاد نمايد.
اگر تمايلي از خــود نشان نداد، ميتوان از روش «مدل سازي» استفاده نمود که در روانشناسي کاربردي موثر دارد. يعني اينکه پدر، کودک ديگري را «که ممکن است پسر همسايه يا هم محلي باشـــد» که با لبي خنــدان به همراه پدرش به مسجد ميرود را به کودکش نشان دهـد و حتي زمينۀ دوستي آنها را نيز فراهم سازد. در اين راستا، همانگي با امام جماعت مسجد محل نيز روش پسنديدۀ ديگري است که ايشان ميتواند با خوشرويي و با دادن يک هديه مثل شکلات از او استقبال نمايد.
(ماهنامه پرورشي تربيت وزارت آموزش و پرورش، شماره2، آبان ماه 1381، صفحه 27)
(شيوههاي آشنا سازي و تقيد کودکان به نماز )
1ـ شرطي شدن پاسخ:
اگر مراسم مذهبي با وقايع خوشايندي همراه شود، کودک خود به خود به آنها علاقه پيدا ميکند.
2ـ شرطي شدن عاملي:
اگر نماز خواندن کودک همراه با پاداش باشد، استمرار و تقويت آن بيشتر خواهد بود.
3ـ طرح سؤال و معمّا:
رسانيدن کودک به درک و ضرورت استدلال و مجهز شدن به منطق سؤال ابراهيم گونه، تأثير مهمي در علاقهمندي کودک به نماز خواهد داشت.
4ـ دوري از جبر و تحميل:
بايد آموزشهاي نماز را با توجه به آمادگي کودک انجام داد. اگر اين آمادگي روحي و عاطفي ميسر نشده باشد، به ناچار از جبر و تحميل استفاده ميشود که اين قضـيه باعث دلزدگي کودک از نماز ميشود. تا قبل از سن لازم براي تعليم نماز که در احاديث 7 سالگي ميباشد، نبايد کودکان را مجبور به يادگيري نمود.
5ـ دروني کردن ارزشها با پند و اندرز:
در اين قسمت بايد توجه نمود که از گفتار مستقيم و الفاظ صريح بايد پرهيز نمود؛ براي اينکه تأثير پند و اندرز عميقتر گردد، بهتر است نصايح ما با عمل توأم شود.
6ـ تعظيم و تکريم نماز:
اگر خانواده و مربيان به نماز اهميت دهند، ارزش آن در نظر کودک بيشتر ميشود. پس خانه و مدرسه بايد با نگاهي شکوهمندانه به نماز، آنرا تکريم نمايند.
7ـ بيان قصهها و نمايش خاطرههاي زيبا در ارتباط با نماز:
قصه، شعر و نمايش ميتواند با توجه به نوعي جذبه و کشش که در آن ديـده ميشود، کودکان را به سمت نماز جذب نمايند. کودکان هميشه دوست دارند همۀ مسائل را مسـتقيماً نفهمند؛ پس از راه داستان، شعر و نمايش ميتوان به راحتي کودکان را به نماز خواندن واداشت.
8ـ توجه به توانمنديهاي کودکان و نوجوانان در اقامۀ نماز:
رسيدن به مرحلۀ رشد اوليه و لازم، ميطلبد که اصول نماز به کودک گفته شود؛ اما در اين ميان بايد قدرت تحمل کودک و توان او را در نظر گرفت. اگر نماز را پيش او بد جلوه دهيم، يعني بيش از توان او بخواهيم که به عبادت بپردازد، اين تفکر در کودک ايجاد ميشود که نماز کار سختي است.
9ـ ارائۀ الگوي مناسب:
کودکان از همان سنين اوليه، کار الگوسازي را انجام ميدهند. والدين و مربيان بايد مواظب رفتار خود باشند و سعي کنند در کنار خواندن نماز، با داشتن خصلتهاي نيکويي چون ايثار، گذشت، محبت و ...، آگاهي لازم را به کودکان انتقال دهند.
10ـ نقش خانواده:
خانواده به عنوان جايگاه زيست اوليۀ کودک، مهمترين نقش را در تربيت کودک دارد. آمادگي کودک نيز از محيط خانواده آغاز ميشود. اگر خانواده به امري چون: معطر کردن لباس، استفاده از لباس پاکيزه در هنگام نماز، برپايي جماعت در خانه، اختصاص دادن مکاني به عنوان مکان نماز در خانه، اذان گفتن يکي از اعضاي خانواده، بردن کودکان مخصوصاً در اعياد مذهبي به مساجد و اماکن مربوطه، برگزاري نماز جماعـت با مهمانان در خانه، بازي و سرگرمي ضمن آموزش دادن و هديه دادن، برگزاري جشن تکليف و اهتمام فرزند، انتقال فرهنگ نماز را به کودک در مسير راحتي قرار خواهد داد.
درزير به بررسي دقيق اين مهم مي پردازيم:
● خانواده و اصول آموزش نماز
همان طور که توضیح داده شد نهاد خانواده برای تربیت دینی فرزندان پتانسیل بسیار بالایی در خود دارد خداوند این حیات دو نفره را به گونه ای قرار داده است که اگر قواعد و اصول مبتنی بر قابلیت های درونی آن به درستی شناخته شود و اصول تربیتی و یادگیری نیز مورد استفاده قرار گیرد اقدامات بسیار موثری را در خصوص تربیت دینی به طور عام و آموزش نماز به طور خاص می توان به انجام رساند.
۱) استفاده از انرژی مثبت درون خانواده
در درون خانواده سرمایه عاطفی و انرژی مثبت زیادی قرار داده شده است. با بهره برداری از آن خیلی از برنامه های تربیتی را می توان به اجرا در آورد. این مسئله وقتی انجام می شود که مادر بتواند بین خود و فرزند، صمیمت بسیار فراتر و ریشه دارتر از صمیمت های تولید شده در سایر ارتباطات در زندگی به وجود آورد.
وقتی مادری در یک فضای مدیریت شده عاطفی به دختر خود یا پسر خود می گوید: دخترم یا پسرم چند لحظه می آیی پیش من؟ این جمله یک فضای روانی و عاطفی خاص در فرزند به وجود می آورد به نحوی که آمادگی او را برای پذیرش برخی از انتظارات والدین فراهم می نماید.
در چنین فضای عاطفی اگر یکی از والدین در مورد نماز یا نمازخوان ها موضوعی را و یا قصه ای را شرح می دهد به احتمال قوی باتوجه به استماع موثر از ناحیه فرزند مواجه خواهد شد. بدون تردید اگر فردی با علاقه به چیزی گوش بدهد و گوینده نیز محبوب او باشد کلام در او تاثیر گذاشته و زمینه عمل کردن به آن نیز فراهم می شود. پس والدین باید این قدرت عاطفی پنهان در خانواده را بپذیرند و به درستی از آن استفاده کنند.
۲) تناسب پیام و انتظار با شرایط سنی فرزند
هر گروه سنی به مثابه پیمانه ای است که بیش از ظرفیت خود پذیرای محتوای اضافی نمی باشد. قبل از هرکسی خود خداوند متعال در تربیت دینی انسان ها در طول تاریخ این موضوع را با عمل مطلق خود رعایت کرده است. فلسفه بعثت انبیا و انزال کتب به طور تدریجی ریشه در این محدودیت ذاتی بشر دارد. مربیان و والدین بدون رعایت این اصل نمی توانند پیام های خود را به کودکان و نوجوانان بقبولانند.
آموزش نماز مانند سایر مسائل تربیتی به شرط قبول متربی اثر بخش است لذا از جمله مسائل اساسی که والدین باید از خود بپرسند و پاسخ آن را از منابع معتبر به دست آورند آن است که: “فرزند دوره ابتدایی من، دارای کدام علایق و چه توان ذهنی است؟” و آیا اینکه “فرزند نوجوان من مطابق یافته های روانشناسی و آموزه های دینی، کدام ویژگی های را داراست؟ اینها سوالات مبنایی برای هر پدر و مادر است.
وقتی که فهمید در دوره کودکی “دیدن” بیش از “شنیدن” کار ساز است در پیام های مربوط به نماز نیز عمدتا از رفتار و عمل بهره می گیرد تا حرف و گفتار.
۳) رعایت استمرار و مداومت
تعلیم و تربیت با اقدامات قطعی و گسسته از هم تحقق پیدا نمی کند. خداوند آدمی را طوری آفریده است که باید اقدامات تربیتی به طور مرتب و مستمر بر او اعمال شود تا در متربی نهادینه گردد. علت تکرار انجام دستورات دینی در طول روزها و ماه ها و سال ها نیز در این ویژگی آدمی نهفته است لذا خانواده برای تربیت دینی و تقویت روحیه نمازخوانی در فرزند باید برنامه داشته باشد و این برنامه به طور مداوم اجرا شود. البته معنای مداومت، آن نیست که با تکرار ملال آور خواسته های خود، روح او را آزرده کنیم و شیرینی عبادت و نماز را در کام او تلخ نماییم. خیلی از جنبه های مداومت می تواند نامرئی و غیر مستقیم باشد. به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوی دیدگان فرزند خردسال پهن می کنیم تا او را نسبت به نماز علاقه مند کنیم. اگر این عمل را به برنامه هر روز خود تبدیل کنیم خواهیم دید که اثر خود را خواهد داشت اصولا اتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نباید رها کرد.
۴) ارتباط خانه و مدرسه
ارتباط خانه و مدرسه از لوازم غیرقابل اغماض در تربیت دینی است. ضرورت این ارتباط را ویژگی توحیدی تربیت به وجود می آورد. تربیت به طور ذاتی به وحدت و یکپارچگی همه نهادهای تربیتی و بخصوص دو نهاد خانه و مدرسه محتاج است. به همین دلیل برنامه های آموزش نماز در خانواده باید از طرف آموزش و پرورش حمایت شود. چگونه ممکن است یک کودک در مدرسه به طرق مختلف پیام های مربوط به نماز را دریافت کند ولی درخانواده چنین فضایی نباشد و او نمازخوان پرورش یابد؟
از جمله اقداماتی که در این مورد می توان انجام داد آن است که والدین از طریق مدرسه در جریان کامل محتوای آموزشی کتاب های درسی درخصوص نماز قرار گیرند و در منزل نیز در راستای آن محتواها به تقویت رفتار فرزندان خود بپردازند.
۵) رعایت اعتدال
پرهیز از افراط و تفریط قاعده اساسی زندگی است. از طریق رعایت میانه روی به معنای واقعی کلمه می توان بهتر به هدف رسید. در تربیت دینی و آموزش نماز نیز از این اصل باید پیروی نمود. علایق گوناگون فرد مستلزم فعالیت های متنوع در زندگی است که هرکدام از آنها تاثیر خاص در مجموعه حیات انسان به جا می گذارد. نماز با همه قداستی که دارد نباید وقت بازی و یا استراحت کودک و نوجوان را بگیرد. اصولا نمازی که مزاحم انجام فعالیت های طبیعی کودک باشد، نظم تربیتی مطلوب نخواهد داشت. لذا والدین باید با کسب آگاهی از همه جنبه های زندگی فرزند خود، آسان گیری و اعتدال را مراعات کنند.
۶) عکس العمل های مناسب در قبال رفتارهای دینی فرزند
عمل و عکس العمل مناسب باعث پیشرفت و اصلاح امور در زندگی انسان می شود. اگر رفتاری از فرد بخصوص از جانب کودک و یا نوجوان سر بزند ولی پاسخی دریافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد بود. رفتارهای نامطلوب با عکس العمل درست، تعدیل و اصلاح می شود و رفتارهای مطلوب از طریق عکس العمل های صحیح تقویت می گردد. در مورد نماز نیز از همین قاعده باید پیروی کرد.
قابل ذکر است که عکس العمل صرفا به تشویق و یا تنبیه محدود نمی شود ممکن است عکس العمل مربی یک تذکر مفید باشد، تذکری که نه تشویق است نه تنبیه، ولی اثر مفیدی در رفتار فرد دارد به عنوان مثال وقتی که پدر یا مادری به فرزند خود که تداوم در نماز خواندن ندارد در مورد “الذین فی صلاتهم ساهون” توضیح مختصری به تناسب درک او بدهد در قالب این نوع تذکرها قرار می گیرد.
● روش های موثر
آنچه که در قالب اصول، توضیح داده شد باید ها و نبایدهای حاکم بر رفتار مربی یا متربی است که در جمیع شرایط و در همه اقدامات تربیتی قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردی که والدین می توانند با به کارگیری آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند توضیح داده می شود.(۶)
۱) روش الگویی
اگر در محیط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانه را معطر کند اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بیابند بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که ره آور آن پرهیز از فحشا و منکر و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب صفا و صداقت خواهد بود.
اگر اعضای خانواده همه با یکدیگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت درونی دست یابند در بیرون نیز با یکدیگر همگونی و هماهنگی خواهند داشت و موجبات آرامش روانی را برای آنان در پی خواهد داشت زیرا نه در جامعه با یکدیگر تضادی دارند و نه والدین با فرزندان خویش اختلاف اساسی و جدی خواهند داشت. تجارب تربیتی و مهمتر از آن دلالت های دینی حاکی از آن است که “فعل پدر و مادر” تاثیری فراوان در تقویت روحیه و انجام فرائض دینی از جمله نماز در فرزند به جا می گذارد. زیرا اصولا خداوند انسان را طوری آفریده که از اسوه ها و یا نمونه های عینی اثر می پذیرد.
قول والدین مکمل فعل است اما هیچ کدام جای دیگر را نمی گیرد. منتهی هریک در موقعیت مناسب باید به کار گرفته شود، زیرا قول گسسته از فعل، تاثیرگذار نیست.(۷)
۲) فضاسازی معنوی
فرزندی که در خانواده ای لبریز از ذکر و یا در محبت خدا به دنیا می آید هیچ گاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند. زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه می گویند و او را به “صلوه” و “فلاح” و “خیرالعمل” دعوت می کنند. در خانه ای که مشحون از ذکر خداست فرزند نیز با این ذکر پرورش می یابد و دلی که با ذکر حق تعالی ، جلا یابد هرگز از منبع قدرت لایزال الهی نمی گریزد و “انس” با خدا را در “ذکر” با خدا می یابد.
در خانه ای که با والدین به مناجات شبانه بر می خیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد؟
جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا سوال کرد: یا رسول الله! دانستیم که چگونه خود را از آتش جهنم نگه داریم؟ با انجام واجبات و پرهیز از محرمات! اما ندانستیم که فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ کنیم؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
الف) اعملو الخیر: خود عامل عمل خیر باشید.
ب) واذکرواهم بالله: یاد خدا را در دل هایشان زنده کنید.
ج) و امروا هم بالمعروف: (این گونه نباشید که آنها را رها کنید، بلکه با رفق و مدارا و ملایمت) آنها را به معروف هدایت و راهنمایی کنید.
د) و انهیهم عن المنکر: (آنها را در میان امواج متلاطم دنیا رها نکنید بلکه) از آنچه او به فساد و تباهی می کشد منع و بازدارید.
وقتی فرزند براساس محبت خود به نماز ایستاد، آن وقت است که نمازش معنا پیدا می کند چون که نماز بدون محبت، اگر در طریق وصول به معنا نباشد، سودبخش نیست.
وقتی فرزند توجه لازم را داشت، آرام، آرام به این کار انس می گیرد. لطف خدا را در نماز در می یابد و پرده غفلت برای او کنار می رود.
امام سجاد(ع) می فرماید: وظیفه پدر و مادر این است که فرزندان را دلالت به خدا کنند (توجه به خدا) که اعم از نماز خواندن است . اینکه از همان سه سالگی امر به سجده کردن فرزند نماید و سپس کلمه “لا الله الا الله” را به او بیاموزد و باملایمت و آرامی او را در سن هفت سالگی آموزش نماز دهند تا او در ۹ سالگی بتواند با وضو نماز بخواند.
۳) پاسخ به کنجکاوی های کودک به عنوان یک فرصت
کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار می دهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند براین اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز می پرسند فرصت مناسب برای ما به وجود آورده اند تا بتوانیم با پاسخ های مناسب و یا طرح سوالات موثر در او اثر تربیتی بگذاریم.
به عنوان مثال وقتی که فرزندی از پدر یا مادر خود سوال می کند:
▪ این میوه چقدر شیرین و خوشمزه است، از کجا آمده و یا درست شده است؟
▪ این ماهی چگونه در آب زندگی می کند و نمی میرد؟
▪ این آ سمان و ستاره های زیبا را چه کسی آفریده است؟
و هزاران سوال دیگر، به همین شکل که همه ناشی از حس کنجکاوی کودک است. از طریق همین سوال ها با همان زبان کودکانه که مناسب دریافت اوست می توان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه این داده ها و نعمت ها آموخت که چگونه باید تشکر و قدردانی کرد و به نماز به عنوان یکی از شیوه های تشکر کردن اشاره نمود.
۴) حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یکی از عوامل موثر در تربیت انسان است. قرآن در آیات متعدد انسان ها را به “دیدن” و “فکر کردن” دعوت می کند. بین “دیدن” و “باور کردن” رابطه مستقیم وجود دارد. باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنه های گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن می تواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما موثر باشد.
۵) ایجاد ارتباط بین زیبایی و نماز
انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایی ها می رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است بخصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایی ها را می بیند و دوست دارد. با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد. هرقدر والدین بتوانند زیبایی ها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفق تر خواهند بود. باتوجه به نکات و راهکارهای فوق در می یابیم که هر اندازه برنامه های مربیان با نیازها و علایق و رغبت های افراد (متربی) تناسب و هماهنگی داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه ها در افراد افزایش می یابد و هر اندازه این اعمال و روش ها با رغبت و علاقه متربی فاصله داشته باشد و یا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ایجاد نکرده بلکه باعث بی علاقگی، بی رغبتی و گاه تنفر و بیزاری در آنان می شود. در هر حال هنر مربیانی که می خواهند نیاز درونی افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدایت کنند این است که زیباترین شکل و شیواترین آموزش ها باید با رغبت های فراگیران همخوانی داشته باشد تا آموزش ها “نهادینه” گردد.
11ـ برگزاري جشن تکليف در خانواده:
بايد در خانوادهها همانطور که به جشن تولد کودک اهميت ميدهند، به جشن تکلـيف او نيز اهميت دهند. جشن تکليف ميتواند خاطرۀ خوشايندي از نماز در ذهن کودک ايجاد کند. خداوند يکي از ايامالله را روز به تکليف رسيدن کودکان ميداند.
رفتارهاي مناسب و موثر پدر و مادر براي نماز خوان كردن فرزندان در اقسام ذيل خلاصه مي گردد:
1- بالا بردن سطح آگاهي و شناخت فرزندان به طور غير مستقيم نسبت به فوايد نماز و نقش آن در زندگي انسان
2- مشاوره با علماء ، روانشناسان كه در اين زمينه مهارت دارند.
3- زبان نرم و گويا با حكمت و موعظه و گفت و گوي جذاب و دل پسند در باره نماز و عمل به واجبات ديني
4- فراهم كردن امكانات دلپذير مانند (زيباسازي محل -تهيه عطر - تهيه سجاده ) كوتاه بودن برنامه نماز - تشويق و استمرار آن
5- تمرين عملي يعني به اتفاق نماز خواندن به اين صورت كه پدر و مادر از فرزند بخواهند كه هم زمان با آنها به نماز بايستند و هر چه آنها به زبان جاري كردند او نيز تكرار كند.
6- بردن فرزند خويش به اماكن مذهبي و شركت دادن آنها در نماز جماعت
7- تهيه و نمايش فيلم هايي در باره نماز
درزيربه توصيه هاي كاربردي درباره ي نمازاشاره مي كنيم:
ü در آموزش نماز و احکام مربوط به آن از مجبور کردن کودکان به انجام مستحبات پرهیز و به واجبات اکتفا کنید.
ü در آموزش و ایجاد رفتار بر پاداشن نماز و احکام آن ، ویژگی های رشد و تحول روانی (عاطفی ، شناختی) و جسمی کودک را در نظر گرفته تا مفاهیم نماز برای کودکان شاق و سخت جلوه نکند و نماز تداعی سختی ها نباشد.
ü در معرفی نماز ،معاد،توحید،خداوند و ... ویژگی های مثبت،مظاهر رحمت را بیان کنید،و از کلماتی که بار منفي دارند پرهیز کنید و به جای آن از کلمات مثبت، انرژی بخش و مودبانه و به شکل غیر مستقیم استفاده کنید مثل رضای خدا،خشنودی خدا و ائمه و شاد.
ü در آموزش نماز و احکام آن با عجله،اشتباهات کودک را متذکر نشوید اجازه دهید تا با راهنمایی شما خودش به اشتباهاتش پی ببرد.این کار باعث تقویت مهارت های خود اصلاح گری و خود کنترلی کودک می شود.
ü جهت ایجاد علاقه و روحیه پرسشگری ، کودک را به محیط های مرتبط با نماز ببرید و درحالی که در مورد مسائل نماز صحبت می کنید و نماز اقامه می کنید خاطرات شیرین برای او تعریف کنید خوراکی خوشمزه تهیه و او را متوجه مظاهر زیبا مثل معماری ، قلم زنی و ... مساجد کنید.
ü گر هر چند یک بار کودک را با خود به مسجد محله برده و در ماه های اول به او اجازه دهید یکی از اسباب بازی های خود را با خود به مسجد ببرد.
ü اگر کودک در ارتباط با نماز رفتار مثبتی نشان داد سریعاً کودک را تقویت نمود، و علت تقویت را برای کودک شرح داد.
ü از کودکان زیر 8 سال، انتظار اقامه نماز یومیه را به طور کامل نداشته باشید،آن ها را فقط با شکل ظاهری نماز آشنا و نماز را برای کودکان به عنوان یک فریضه اختیاری نه تکلیف اجباری معرفی کنید.
ü در موقع بازی و ورزش ،دیدن تلویزیون و سایر فعالیت های مورد علاقه کودک ، به بهانه اقامه نماز ، کودک را از اینگونه فعالیت ها محروم نکنید.اجازه دهید ورزش ،بازی و تفریح کودک تمام شود، سپس مساله نماز را مطرح کنید.
ü موقع اقامه نماز و انجام دعا و نیایش و صحبت در مورد نماز در حضور کودکان گریه و زاری نکنید.گلایه از خداوند،گريه و زاری نمودن را در حضور کودکان انجام ندهید؛زیرا نماز تداعی گر خاطرات ناراحت کننده برای کودکان می شود.
ü والدین باید به اولین ها مثل تقلید کودکان از نماز والدین،اولین حضور کودک در مسجد،اولین توجه کودک به سجاده ، اولین بار که از چادر نماز استفاده می کند توجه خاصی مبذول دارند.زیرا اولین ها اثر ماندگار در ذهن دارد،والدین باید تجارت کودکان در مورد نماز را با تقویت های مادی و اجتماعی (مثل خریدن کادو و هدیه)همراه کنند.
ü عکس اقامه نماز شخصیت های معروف و مورد علاقه کودکان مثل عکس یک فوتبالیست در حال اقامه نماز یا عکس یک مجری تلویزیون یا هنرپیشه در حال نماز را جمع آوری و در آلبوم عکس کودک نگهداری کنید.
ü عکس کودک را در حال اقامه نماز گرفته ، بزرگ کنید و قاب بگیرید و در یکی از اتقا های منزل یا اتاق کودک نصب کنید.این عکس می تواند عکس کودک (در حال اقامه نماز) و در کنار دوستان یا اعضاء خانواده یا عکسی باشد که به تنهایی از نماز خواندن کودک گرفته شده باشد.
ü نام کودکانی که همراه پدر و مادر به مسجد می روند یا نماز می خوانند را برای کودک بگوئید.
ü محیط منزل را از محرکات دیداری و شنیداری مربوط به نماز پر کنید.مثل سجاده،مهر را در معرض دید کودک قرار دهید موقع اذان صدای رادیو و تلویزیون را زیاد کنید.در حضور کودک وضو بگیرید.
ü شکل ظاهری و رنگ سجاده را از رنگهای شاد و روشن انتخاب و در مراحل اولیه جهت جذب و توجه دادن کودکان به سجاده از سجاده ای استفاده کنید که عکس یک تصویر کودکانه روی آن گلدوزی شده باشد بدلیل کراهت برای بزرگسال تنها در دوران کودکی جهت ایجاد و شکل دهی اولیه استفاده شود.
ü از مهرهای شکسته،کثیف و کهنه جهت اقامه نماز استفاده نکنید.
ü در کنار اسبب بازی های کودک یک سجاده مهر تسبیح تهیه کنید و اجازه دهید این واسیل در اسباب بازی های دیگر نگهداری و با آن بازی کند.
ü نماز خواندن را برای کودکان خردسال بازی گونه کنید بازی های دو ، سه نفره در مورد نماز ترتیب دهید با تهیه کارت های بازی که در آن ارکان و واجبات نماز نوشته شده است سعی کنید اطلاعات کودکان را در مورد نماز با استفاده از بازی افزایش و می توان با ترتیب ، یک بازی گروهی یکی از کودکان در نقش امام جماعت و بقیه پشت سر او به اقامه بپردازند.
ü داخل سجاده کودک یک عطر کوچک یا اسباب بازی کوچک که مورد علاقه اوست قرار دهید تا کودک هنگام نماز خواندن سجاده بوی خوش ، از آن استشمام و آن اسباب بازی را ببیند و شاد شود.
ü والدین در حضور کودکان نماز را اقامه ، ذکرها را شمرده و با اغراق(با لبهای باز) قرائت کنند تا کودکان محل خروج صداها و ذکر های نماز را در لب ها مشاهده و با آن آشنا شود.
ü چند دقیقه قبل از نماز یا بین دو نماز ظهر و عصر یا مغرب و عشاء با دادن شیرینی و شکلات و نیز بیان خاطرات شیرین و لطیفه عمل نماز خواندن را با خاطرات شیرین همراه کنید.
ü موقع اقامه نماز ، کودک را ببوسید و از واژه های مثبت جهت تشویق کودک استفاده کنید.مثلاًبگوئید ماشاءا... آفرین پسر گلم،آفرین دختر خوبم
ü در مراسم به یاد ماندنی مثل جشن تولد،اعیاد ملی و مذهبی، عروسی ها و عقدها و مهمانی های خانوادگی که همه خوشحال هستند، اشاره مستقیم و غیر مستقیم به نماز داشته باشید.
ü والدین همراه با لباس زیبا و چهره شاد و عطر زده و مرتب نماز را برپا دارند تا کودکان رفتار والدین را الگوگیری کنند تا نماز ، تداعی گر خاطرات شیرین و مثبت شود.
ü با بیان واژه ها و سازه های ذهنی و انتزاعی مثل جهنم ، بهشت، معاد و ... ذهن کودک را تحریک نکنید.اگر هم کودک در این موارد و در مورد احکام از شما سوال نمود با استفاده از مصادیق عینی و ملموس که قابل تشبیه به زندگی مادی است این مفاهیم را تهیه کنید.
ü در هنگام اقامه نماز کودکان و سایر اعضاء خانواده و یا تقلید حرکات کودک از نماز دیگران ، از مشاجرات خانوادگی ، داد و فریادها و حرکات تند و خشن ، تولید صداهای مهیب و ترسناک و عواملی که تولید اضطراب و ترس می کند پرهیز کنید.زیرا بعدها، نماز تداعی گر خاطرات اضطراب زا می شود.
ü والدین نباید از تنبیه بدنی و روش های قهرآمیز جهت تشویق کودکان به نماز استفاده کنند، آن ها باید از روش های تقویت مثبت و پاداش جهت تشویق کودکان به نماز استفاده کنند.
ü والدین باید خود نماز را صحیح و به موقع اقامه کنند و در انجام واجبات پیشقدم شوند خود در نماز توجه، خشوع و خضوع داشته باشند تا کودکان آرا عملاً الگو کنند.
ü خاطرات شخصیت های بزرگ ، فوتبالیست ها و هنر پیشه ها و دانشمندان در مورد نماز را با زبان کودکان(با هیجان و قصه گونه)نقل داستان ابوعلی سینا در مورد حل مشکل خود هنگام اقامه نماز.
ü با خواندن قصه های کودکان و داستان های کودکانه که غیر مستقیم به نماز اشاره شده است،مفاهیم نماز را آموزش دهید.
(نتيجهگيري)
نماز رکن اصلي دين است و بايد اصليترين جايگاه را در زندگي مردم داشته باشد. حيات طيبۀ انسان در سايۀ حاکميت دين خدا وقتي حاصل خواهد شد که انسانها دل خود را با ياد خدا زنـده نگهدارند و به کمک آن بتوانند با همۀ جاذبههاي شر و فساد مبارزه کنند و همۀ بتها را بشکنند و دست تطاول همۀ شياطين دروني و بروني را از وجود خود قطع کنند.
اين ذکر و حضور دائمي فقط به برکت نماز حاصل ميشود. نماز در حقيقت پشتوانه مستحکم و ذخيرۀ تمام نشدني در مبارزهاي است که آدمي با شيطان نفس خـود که او را به پستي و زبوني ميکشد، دارد. انسان هميشه به نماز محتاج است و در عرصههاي خطر محتاجتر.
((يکصد و چهارده نکته درباره نماز)، محسن قرائتي، ناشر طرح اقامه نماز، پاييز 1372، صفحه11)
کودکان امانتهاي الهي هستند که در دست والدين خود قرار دارند. پس براي حفاظت از آنها از فسادها و انحرافات فردي و اجتماعي، بايد آنان را به دستاويزي محکم متصل نمود. اعمال عبادي باعث ميشوند که کودک در برقراري روابط اجتماعي نيز موفق باشد.
اگر نماز را به خوبي در وجود کودک رشد دهيم، حالات مذهبي در او پايـدار ميشوند. همان طور که ميدانيم، ابتدا با تقليد، نماز را ميآموزد؛ اما هر چه بالاتر ميرود، اين حالات مذهبي در او ملکه شده و گاهي ترک آن مـوجب اندوه کودک ميشود.
رفتارهاي عبادي باعث ميشوند تا روح کودک قانع شود و از انجام نماز به لذت روحي خاصي بـرسد. اين لذت ممکن است گاهي اوقات با ديدن نماز ديگران نيز بروز کند؛ چـــراکه امام حسين(ع) بارها و بارها از عبادات مادر خود لذت ميبرد و اگر از همان دوران طفوليت کودک شروع به خواندن نماز نمايد، اين فريضه در وي ملکه ميگردد و تا آخر عمر به اداي ايـن فريضه ادامه خواهد داد و بيمۀ او در تمامي عمر از فحشاء و منکر خواهد بود.
نماز از سه جهت هاي زير بنيان خانواده را تقويت مي کند.
• فضاي معنوي
• محبت
• باروري شخصيت
• ایجاد انسجام و همدلی
• تأمین بهداشت روانی خانواده
• دست یافتن به تعالی و سعادت
• توسعه و بسط فرهنگ دینی در خانواده
• الگوپذیری فرزندان از والدین
• و...
پي نوشت :
1- قال الصادق عليه السلام: «ثلاث تورث المحبه؛ الدين و التواضع و البذل». تحف العقول، ص328.
2- و من اعرض عن ذکري و ان له معيشه ضنکا، سوره طه، آيه .125
3- نماز در سيماي خانواده، جمعي از نويسندگان.
4- خانواده و تربيت ديني، حسن ملکي.
5- خانواده از منظر ارزش هاي اسلامي، غلامعلي افروز.
6- زندگي در پرتو ارزش ها، حسن ملکي.
7- خانواده و نماز، جمعي از نويسندگان.
8- س طه، ی 132
9- بحارالانوار، ج1، ص224
10- وسائل الشیعه، ج3، ص13
11- روانشناسي پرورشي - دكتر علي اكبر سيف
12- كاربرد روانشناسي در آموزش - رابرت بيلر
13- نظريه هاي يادگيري - ارنست هيلكارد
14- (سورۀ عنکبوت، آيۀ 45)
15- (سورۀ طه، آيۀ 14)
16- (سورۀ بقره، آيۀ 45)
17- ( بحار الانوار، ج/84، ص/223)
18- (الحياة، ج/1، ص/318) ( پرتوي از اسرار نماز محسن قرائتي، ناشر: ستاد اقامه نماز، پائيز
19- 1386، صحفه 26).
20- (ماهنامه پرورشي تربيت وزارت آموزش و پرورش، شماره 10و11، تابستان 1383، صفحه 19)
21- (روزنامه نگاه، شماره282، نيمه اول آذر ماه 1385)
22- ( اهميت نماز و جايگاه آن در رفتار اولياء خدا)
23- (سورۀ مريم، آيۀ 31)
24- (سورۀ ابراهيم، آيۀ 37)
25- (بحارالانوار، جلد 81)
26- (نهج البلاغه، حکمت 237)
27- (محسن قرائتي (پرتوي از اسرار نماز)، ناشر: ستاد اقامه نماز، پاييز 1383، صفحه82)
28- (سورۀ اسراء، آيۀ24)
29- (سادات محمد علي (رفتار والدين با فرزندان) انتشارات انجمن اولياء و مربيان، سال1382)
30- "اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم." "بحارالانوار، جلد23، صفحه 114"
31- (ملکي حسن (تعليم و تربيت کودک و نوجوان)، تهران، انتشارات مدرسه)
32- (تربيت و نگهداري کودک)، انتشارات طلوع):
33- (ماهنامه پرورشي تربيت وزارت آموزش و پرورش، شماره2، آبان ماه 1381، صفحه 27)
34- ((يکصد و چهارده نکته درباره نماز)، محسن قرائتي، ناشر طرح اقامه نماز، پاييز 1372،
